تمام من از آن تو

خدایا ما را به هم برسان 

خدایا ما را کربلایی کن

 

تمام من از آن تو...

خدایا حقایق را بر ما روشن کن و ما را از تفکراتی که ما را از تو دور می کند بدور نگه دار. الهی آمین

تمام من از آن تو...

سلام بر عزیز دلم دیروز عزیزم من را به صحرا برده بود آنقدر در آنجا به من رسیدگی کرد که وصف کردنی نیست. عیوبم را دیده بود چنان با حوصله و نرم نرمک آنها را باحوصله سعی می کرد بردارد که آب تو دل آدم تکون نخوره بدون بزرگ نمایی آنها با چه ظرافت و دقتی ... دیروز خیلی کمکم کرد مانند شب قبلش که کولاک کرده بود ولی یک جا ازش خیلی خجالت کشیدم اونجایی که فهمیدم دنبال عوض کردن خونه است و من نمی تونستم کمکش کنم از خودم بدم اومد ولی از خدا خواستم تو کربلا حاجتم بده  خدایا از این همه لطفت ممنون هر روز حال من و عزیز دلمو بهتر کن به امید خریدن انگشتری که به من داده شبانه روز را سپری میکنم خدایا حفظش کن و همیشه شاد و سالمش بدار. دوستت دارم تمام من از آن تو...ادامه مطلب

دوستت دارم با چه زبانی بگویم  دیروز آمد آشوب دلم را برایش بازگو کنم نمیدانم چه شد حالش دگرگون شد ولی فقط می دانم دلم پر می زنه برای دیدنش شنیدن صداش قرآن خوندنش زیارت عاشورا خوندنش دل شوره هاش برای من نماز شب خوندنش ........ فکر می کنم این موجود الهی می تونه تو آدم شدن به من کمک کنه آخه چرا  طالقتش کمه  خدایا بعد از این همه سال اونو سر راه من قرار دادی به کوچک بودن خودم در بعضی جاها پی بردم به مهربانی و مفهوم عشق در بعضی جاها پی بردم به مفهوم از خود گذشتن به آزادگی به دلدادگی و به خیلی چیزهای دیگه خدایا به من لیاقت بده در کنارش باشم اون میتونه منو زودتر به تو برسونه خدایا منو با اون زودتر بر کربلای معلا برسان تا همه چیز حل بشه به من یک قولی داده که شبانه روز به عشق اون زندگی می کنم خدایا عشق پاکمون را جاودانه کن صبرمون را کربلایی کن و دل عزیز دلم را به دریای معرفتت خودت وصل کن تا من با دستهای اون به آرزوی شهادتم برسم اینقدر زیبا و نورانیه که بعضی وقتها خجالت می کشم از تو که با بی لیاقتی من اونو به من هدیه کردی مهربونم دوست دارم  تمام من از آن تو...ادامه مطلب

  آهای کسانی که اتفاقی به این وبلاگ سر میزنید به عنوان آخرین نوشته می خوام از همه خواهش کنم لطفا لطفا لطفا : برای دلم دعا کنید .همین . تمام من از آن تو...ادامه مطلب

چهارده روز است گلهای عشقم دلربایی می کنند...مقاومت عجیبی به خرج داده اند ...نمی دانم هدفشان چیست ؟شاید می خواهند مقاوم بودن را به من بیاموزند و شاید ... هدف آنها هر چه که هست در حال حاضر هر وقت که در یخچال را باز می کنم روحم را به وجد می آورند. چشمم که به آنها می افتد ،چشمانم را می بندم و بر لبهای گلبرگها که در سر آن غنچه شده است ،بوسه می زنم ...یک بوسه ...دو بوسه ...سه بوسه ...برای همان لحظه حال تمام من از آن تو...ادامه مطلب

من از خدا که تو را آفرید،ممنونم.عزیزترینم سالروز زمینی شدنت هزاران هزار بار مبارک . قدم رنجه نمودی بر روی زمین خاکی.زمین از قدم گذاشتن تو بر  وجود خاکی اش،به خود می بالد.بهترینم  وقتی مایه مباهات شدی که با سرور و صاحب عصر ،هم اسم و در یکی از بهترین روزهای خدا متولد شدی. دیشب وقتی فهمیدم که فراموش  کردم خیلی خجالت زده شدم.امیدوارم بر من ببخشی .واقعا نمی دونم با خدا چی میگی ،چیکار می کنی در عرض یک ساعت کل وجودم و افکارم و کن فیکون می کنی.از خجالتم که بهترین روز تو را فراموش کرده بودم  ،دلم گفت به هر نحوی که ممکنه برو پیشش .باید راهی باشه که بتونی بری. تو در كدام سحر، بر كدام اسب سپید؟ تو را كدام تمام من از آن تو...ادامه مطلب

دیروز موقع رفتن باز هم حرف از سختترین و بدترین لحظه های بین خودمون رو زدم .علی رغم میل درونیم.اینکه بودنمون تا آخر با هم ممکن نسیت .تصورش هم دنیامو ویران می کنه.بهم گفت فرصت بده فکر کنم.وقتی ازش جدا میشم حتی با علم به اینکه ممکنه فردا ببینمش ،تمام روانم بهم می ریزه.دیونه میشم.بد اخلاق میشم.اخه تو با من چه کردی به این روز افتادم.هر چی سعی می کنم قوی باشم ،ضعیفتر میشم.دیروز وقتی بعد اون حرفها ازش جداشدم ،رفتم خونه نماز خوندم و بدون هیچ کاری خودم و زدم به خواب.البته واقعا خوابم می اومد.ولی مگه میشد خوابید ؟؟وای خدای من مغزم چنان درگیرش بود که حالت جنون بهم دست داده بود.چند تا پیام بهش دادم : "دلب تمام من از آن تو...ادامه مطلب

دوستت دارم با چه زبانی بگویم  دیروز آمد آشوب دلم را برایش بازگو کنم نمیدانم چه شد حالش دگرگون شد ولی فقط می دانم دلم پر می زنه برای دیدنش شنیدن صداش قرآن خوندنش زیارت عاشورا خوندنش دل شوره هاش برای من نماز شب خوندنش ........ فکر می کنم این موجود الهی می تونه تو آدم شدن به من کمک کنه آخه چرا  طالقتش کمه  خدایا بعد از این همه سال اونو سر راه من قرار دادی به کوچک بودن خودم در بعضی جاها پی بردم به مهربانی و مفهوم عشق در بعضی جاها پی بردم به مفهوم از خود گذشتن به آزادگی به دلدادگی و به خیلی چیزهای دیگه خدایا به من لیاقت بده در کنارش باشم اون میتونه منو زودتر به تو برسونه خدایا منو با اون زودتر بر ک تمام من از آن تو...ادامه مطلب

همراه خسته

نمی دانم چه اتفاقی افتاد که عزیز دلم سراسر خشم و کینه شد فقط می دانم که من خیلی بی لیاقتم و گرنه با اون حرفهای دیشبم ذره ای فرصت میگرفتم. 

[ دوشنبه بیست و پنجم اردیبهشت ۱۳۹۶ ] [ 20:3 ] [ دل ] [ ]

تمام من از آن تو...